سال گذشته، اسمول پسر دبیرستانی برای یک مهمانی به خانه یک دوستش رفت. در حدود یک صبح، گروه تصمیم گرفت تا از یک لوح Ouija استفاده کند. کاربر Reddit تنها کسی بود که اعتقاد داشت به حساب کاربری های رایج، بنابراین زمانی که دوستانش هیئت مدیره را ترک کرد، ناامید شد. اما به جای دادن دوستانش به دلایل دیگری که او را مجبور به عذرخواهی می کند، به نحوی عمل می کند که انگار به این کار اعتقاد ندارد. آنها شروع به پرسیدن سوالات هیئت مدیره کردند. آنها با چند سوال معمولی شروع کردند، و هیچ چیز واقعا هیجان انگیز اتفاق نیفتاد. سپس کسی پرسید که آیا روح می خواست به آنها آسیب برساند یا خیر، و با "تنها یک" پاسخ داد. گروه شروع به خیزش در این نقطه کرد و به همین ترتیب. وقتی یک دوست از سوال پیگیری طبیعی پرسید، چه کسی، هیئت مدیره ناتاشا را نام برد: نام کامل Reddit کاربر. لازم به ذکر است که او برای نام کامل خود اهمیتی ندارد و هر کس به جای آن وظیفه اش را می خواند. سپس Tasha اتاق را ترک کرد در حالی که دوستانش همچنان بازی می کردند، اما در همان شب متوجه شد که این گروه فراموش کرده است که خداحافظی به هیئت مدیره را فراموش کند. هر کسی که با یک هیئت مدیره Ouija آشناست می داند که قبل از متوقف کردن استفاده از هیئت مدیره، بستن تعامل با روح بسیار مهم است. نیازی به گفتن نیست، او عصبی بود. بعد از این، تاشا هیچ شباهتی به حافظه ندارد. او فقط به یاد می آورد که میگرن و خونریزی بینی داشته باشد. دوستانش فیلم هایی از اقدام او را به طرز عجیب و غریبی، با صدای تغییر یافته صحبت می کردند و چند نمونه از صحبت کردن با زبان های دیگر. با این حال، این شب تنها زمان این نبود. در روزهای بعد، پدر و مادر وظیفه همان چیزهایی را که اتفاق می افتاد گزارش کردند. بار دیگر، او چیزی به جز میگرن و خونریزی بینی نادیده نگرفت. حدود دو هفته بعد، او به حالت عادی بازگشت. یا پس او فکر کرد Tasha به طور ناگهانی برای یک درد مضطرب در کلیه او بستری شد - خیلی بد که تقریبا خاموش شد. پزشکان هر کاری را انجام دادند اما نمیتوانستند اشتباه کنند. سپس، روزی که او برای جراحی برنامه ریزی شده بود، درد ناگهان متوقف شد. یک روز بعد، تاشا آزاد شد. از آن حادثه، او هرگز احساس نمی کرد که او واقعا تنها بود. گاهی اوقات او احساس می کند که کسی دست ها یا گردن را در دست گرفته و دچار تنفس می شود. Tasha همواره در معرفت شناسی اعتقاد دارد، اما این تجربه آن را برای او بسیار واقعی ساخته است.